به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،در واقعه اول، یک قلاده پلنگ سرگردان در خیابانهای قائمشهر بعد از تعقیب و گریز توسط مردم و برخی از دستگاهها مانند آتشنشانی، نیروی انتظامی، محیطزیست و ... نهایتاً مانند یک مجرم با ضرب گلوله نیروی انتظامی متوقف شد و بعد از زندهگیری به خاطر شدت جراحات وارد شده نیز تلف شد.
یوسف رضایی مدیر روابط عمومی اداره محیطزیست شهرستان قائمشهر به رسانهها گفته: «متأسفانه به دلیل نداشتن اسلحه بیهوشی و البته افزایش جمعیت، پلنگ به دو مأمور نیروی انتظامی حمله میکند که یکی از آنها مجروح و به بیمارستان منتقل میشود. در همین موقع سه تیر جنگی به سمت پلنگ شلیک میشود که یکی از آنها به پلنگ اصابت میکند. در نهایت این پلنگ در یک باغ و زیر یک درخت با تلاش محیطبانان و با استفاده از تفنگ بیهوشی زندهگیری میشود که متأسفانه به دلیل صدمههایی که به او وارد شده بود، تلف شد.»
بسیاری تلف شدن پلنگ قائمشهر را پروژه مشترک مردم این شهر و نهادهای پرطمطراقی میدانند که بهرغم وظیفه ذاتی خود در این حوزه، هنوز اصول اولیه برخورد با حیوانات وحشی را نمیدانند. آنها میگویند پلنگ قائمشهر را قبل از اینکه گلوله اسلحهای او را پای درآورد، مردمی کشتند که با قیلوقال برای دیدن او هجوم آوردند و با ایجاد سروصدا و شلوغی موجبات ترس، ناامنی و اضطراب این حیوان را فراهم آوردند.
علاوه بر مردم، باید دستگاههایی را در مرگ پلنگ بختبرگشته دخیل دانست که در عرض چند ساعت زمان، نتوانستند به هماهنگی لازم برای زندهگیری پلنگ برسند، باید مدیرانی را مقصر دانست که بهجای مدیریت درست و حفظ اندک سرمایههای باقیمانده حیاتوحش، تخصصشان پاک کردن صورتمسئله و توجیه افکار عمومی است.
برخورد با حیوانات وحشی در ایران سر دراز دارد
پلنگ قائمشهر تنها حیوان وحشی نبود که دو روز پیش به خاطر ضعف آموزش همگانی در مورد حیاتوحش کشته شد. کشتن و زیر گرفتن یک خرس با تراکتور نیز مورد عجیب دیگری در این زمینه است. در همان روز که پلنگ قائمشهر به اسم زندهگیری کشته شد، مردم یکی از روستاهای اردبیل نیز در حین تلاش برای زندهگیری یک خرس قهوهای باعث تلف شدن او شدند.
در آن حادثه، خرس قهوه ای بالغی که به دلیل کمبود غذا به داخل روستای «کنازق» شهرستان نمین واقع در استان اردبیل رفته بود توسط اهالی این روستا به شکل غیرحرفهای زندهگیری شد که در نهایت به مرگ این خرس انجامید.بر اساس گزارشها و تصاویر منتشرشده در شبکههای اجتماعی، اهالی روستا پیش از رسیدن مأموران محیطزیست، با توسل به روشها و رفتارهای نامناسب، پس از تعقیب و گریز و ضربوجرح حیوان و از پا انداختن آن، با استفاده از ادواتی نظیر تراکتور، خرس را مهار کرده و آسیب جدی به این جانور وارد کردند که این اقدام روستاییان باعث شکستگی استخوان پا و لگن و آسیب ستون فقرات حیوان شد و با توجه بهشدت آسیبدیدگی حیوان از ناحیه ستون فقرات و خونریزی داخلی تلف شد.
این نخستین بار نیست که تعارضات بین انسان و حیاتوحش و همچنین پروژه زندهگیری حیوانات وحشی، به مرگ حیوان منجر میشود. تلف شدن نیمی از 10گورخری که قرار بود از زیستکره توران به پارک ملی کویر منتقل شوند یکی دیگر از این زندهگیریها بود که مهر 1397 سروصدای زیادی به پا کرد. بهعلاوه اینها، در سالهای گذشته بیش از چند مورد تلف شدن پلنگ، خرس، مرال، یوزپلنگ و ... داشتهایم که حین زنده گیری یا بعدازآن تلفشدهاند.
دیماه 1400 یک پلنگ در شهر ماهان در کرمان و یک خرس در روستای ولایت رود البرز، آبان 1399 یک پلنگ دیگر در کیاسر مازندران، مهر 1399 یک مرال در بجنورد، شهریور 1398 توله خرس در زیارت گرگان، شهریور 97 یک پلنگ در بیارجمند شاهرود و مرداد 97 توله یوز ۹کند ماهه که براثر اصابت خودرو دچار شکستگی کمر شده بود، به خاطر جابهجایی با پتو در شاهرود تلف شد.
علاوه بر زندهگیریهای ناموفق حیوانات وحشی توسط مأموران نهادهای درگیر در موضوع، آنچه در ماجرای پلنگ قائمشهر و خرس قهوهای اردبیل قابلتأمل است، برخورد مردم با این حیوانات است. مواجهه انتقاد برانگیز مردم با این دو مورد سوالهای زیادی را در ذهن ایجاد میکند که آیا این رفتارها ناشی از مشکلات فرهنگی است، یا نشان از ضعف آموزش در این زمینهها دارد؟
ایرانیان در برخورد با حیوانات از فرهنگی غنی برخوردارند
«اسماعیل کهرم» فعال شناخته شده محیطزیست معتقد است، ایرانیان زمینه برخورد با حیوانات از فرهنگی غنی برخوردار هستند. اشعار شعرا نیز حاکی از فرهنگ محترم شمردن حیوانات در نزد ایرانیان است. چنان چه فردوسی بزرگ میفرماید: «میازار موری که دانهکش است/که جان دارد و جان شیرین خوش است...» مولوی فیلسوف و شاعر بزرگ نیز از قول جانوران سخن میگوید. هیچ جا در ادبیات ما نیامده است که حیوانات را بزنید و بکشید، حتی برای ذبح کردن حیوان شرایط خاصی مانند تیزی چاقو یا آب دادن به حیوان و ... ذکر شده است. علاوه بر شعر شعرا، تمام ظروف باستانی که در تاریخ بهجامانده است، اشکال حیوانات در آن نقاشی شده است. در تخت جمشید نیز حیوانات با سنگ خارا حکاکی شدند. اینها نشان از وجود فرهنگی غنی در این زمینه دارد.
علاوه بر فرهنگ ایرانی، توصیههای دینی نیز در این زمینه زیاد داریم. بهنحویکه علامه محمدتقی جعفری از استادش نقل میکند هر شخصی که وظیفه نگهداری حیوانی را بر عهده دارد. حیوان 34 یا 35حق بر گردن صاحبش دارد و نگهدارنده حیوان باید آن را رعایت کند. بنابراین با چنین دستورهای که هم جنبه فرهنگی و هم دینی دارد، بهانهای برای برخورد نامناسب نداریم. اما واقعیت این است چنین بدرفتاری وجود دارد.
نبود آموزش همگانی در مواجهه با حیاتوحش
کهرم برخوردهای خشن مردم در مواجهه با حیاتوحش را به جدا ماندن مردم از طبیعت و همچنین ضعف آموزش همگانی گره زد و گفت: در ایران آموزش در مورد برخورد مردم با حیاتوحش وجود ندارد، البته تمام مردم نیاز به آموزشهای تخصصی در این حوزه ندارند، چراکه امکان مواجهه آنان با حیاتوحش کم است، اما در این حوزه یک آموزش همگانی لازم است که هم در مدارس، دانشگاهها و رسانهها به جامعه داده شود. آموزشهای از قبیل اهمیت حیاتوحش، ارزش گونههای متفاوت جانوری، نقش آنان در طبیعت و... چراکه آموزش و آگاهیبخشی برای پیشگیری از آسیب و عدم رفتار قهرآمیز با حیاتوحش امری اساسی است.
وی ادامه داد: اما عدهای که مشاغل مربوط دارند و احتمال مواجهه آنان با حیاتوحش زیاد است، مانند مأموران محیطزیست و... نیازمند آموزشهای تخصصی این حوزه هستند، چراکه رفتارشناسی حیوانات وحشی و چگونگی برخورد با آن، هم احتمال حمله آنان را کاهش میدهد و هم از حوادث ناگوار برای آنان جلوگیری میکند.وی در حادثه تلف شدن پلنگ قائمشهر، مردم را بیتقصیر ندانست و گفت: من رفتار پلنگ را میشناسم و با آن مواجه شدم. پلنگ نه به انسان بهصورت طعمه نگاه میکند که بخواهد آن را شکار کند و نه مانند شیر با انسان احساس رقابت دارد که قصد شکست و قدرتنمایی داشته باشد. پلنگ وقتی به انسان حملهور میشود که تهدیدی را احساس کند، در واقع پلنگ برای دفاع از خود حملهور میشود، قطعاً پلنگ قائمشهر به خاطر محیط ناآشنای شهری که متفاوت از محل زیست خود بوده است و همچنین هیاهو و سروصدای مردم به مأمور حملهور شده است.
نظر شما